love poemes (شعرهای عاشقانه)
Designer: Mohammad Theme
وقتی گریبان عدم با دست خلقت میدرید وقتی ابدجشم تو را پیش از ازل می آفرید وقتی زمین نازتو را در آسمان ها میکشید وقتی عطش طعم تو را با اشکهایم می چشید من عاشق چشمت شدم،نه عقل بود ونه دلی چیزی نمیدانم ازین دیوانگی و عاقلی یک آن شد این عاشق شدن،دنیا همان یک لحظه بود آن دم که چشمات مرا از عمق چشمانم ربود وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد آدم زمینی تر شد وعالم به آدم سجده کرد من بودم وچشمان تو،نه آتشی ونه گِلی چیزی نمیدانم ازین دیوانگی وعاقلی
کلمات کلیدی: نوشته شده در شنبه 90 آبان 28ساعت
9:29 عصر توسط کتی
Design By : Theam.TK |