love poemes (شعرهای عاشقانه)
Designer: Mohammad Theme
آواره.... نیمه شب بود و غمی تازه نفس ره خواب زدو ماندم بیدار ریخت از پرتو لرزنده شمع سایه دسته گلی بر دیوار همه گل بود ،ولی روح نداشت سایه ا ی مضطرب ولرزان بود چهره ای سردو غم انگیز وسیاه گویا مرده ای سرگردان بود شمع خاموش شد از تندی باد اثر از سایه به دیوار نماد کس نپرسید کجا رفت ؟که بود؟ که دمی چند در اینجا گذراند این منم خسته دراین کلبه تنگ جسم در مانده ام از روح جداست من اگر سایه خویشم یا رب روح آواره من کیست ؟کجاست؟
کلمات کلیدی: نوشته شده در پنج شنبه 90 آذر 24ساعت
6:0 عصر توسط کتی
Design By : Theam.TK |